خیلی دور، خیلی نزدیک . . .

عشق شادی است ، عشق آزادی است ، عشق آغاز آدمیزادی است . . .

خیلی دور، خیلی نزدیک . . .

عشق شادی است ، عشق آزادی است ، عشق آغاز آدمیزادی است . . .

تا باد چنین بادا

 

 

معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا

کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا

ملکی که پریشان شد از شومی شیطان شد

باز آن سلیمان شد تا باد چنین بادا

یاری که دلم خستی در بر رخ ما بستی

غمخواره یاران شد تا باد چنین بادا

هم باده جدا خوردی هم عیش جدا کردی

نک سرزده مهمان شد تا باد چنین بادا

زان طلعت شاهانه زان مشعله خانه

هر گوشه چو میدان شد تا باد چنین بادا

زان خشم دروغینش زان شیوه شیرینش

عالم شکرستان شد تا باد چنین بادا

شب رفت صبوح آمد غم رفت فتوح آمد

خورشید درخشان شد تا باد چنین بادا

از دولت محزونان وز همت مجنونان

آن سلسله جنبان شد تا باد چنین بادا

عید آمد و عید آمد یاری که رمید آمد

عیدانه فراوان شد تا باد چنین بادا

ای مطرب صاحب دل در زیر مکن منزل

کان زهره به میزان شد تا باد چنین بادا

درویش فریدون شد هم کیسه قارون شد

همکاسه سلطان شد تا باد چنین بادا

آن باد هوا را بین ز افسون لب شیرین

با نای در افغان شد تا باد چنین بادا

فرعون بدان سختی با آن همه بدبختی

نک موسی عمران شد تا باد چنین بادا

آن گرگ بدان زشتی با جهل و فرامشتی

نک یوسف کنعان شد تا باد چنین بادا

شمس الحق تبریزی از بس که درآمیزی

تبریز خراسان شد تا باد چنین بادا

از اسلم شیطانی شد نفس تو ربانی

ابلیس مسلمان شد تا باد چنین بادا

آن ماه چو تابان شد کونین گلستان شد

اشخاص همه جان شد تا باد چنین بادا

بر روح برافزودی تا بود چنین بودی

فر تو فروزان شد تا باد چنین بادا

قهرش همه رحمت شد زهرش همه شربت شد

ابرش شکرافشان شد تا باد چنین بادا

از کاخ چه رنگستش وز شاخ چه تنگستش

این گاو چو قربان شد تا باد چنین بادا

ارضی چو سمایی شد مقصود سنایی شد

این بود همه آن شد تا باد چنین بادا

خاموش که سرمستم بربست کسی دستم

اندیشه پریشان شد تا باد چنین بادا

نظرات 7 + ارسال نظر
پینه دوز پنج‌شنبه 12 خرداد 1390 ساعت 15:55

خموششششششش


سر مست دوستم


تا باد چنین بادا


شاد باشی و آزاد

محمد پنج‌شنبه 12 خرداد 1390 ساعت 22:51

رها جان
روزگارت همواره مملو از رفتن های شب و آمدن های صبوح، رفتن های غم و آمدن های فتوح.
روزگارت به درخشانی خورشید که روزگار روشن تو، دل مرا هم روشن می کند

مرسی محمد عزیزم
امروز جات خالی بود
خیلی
به امید دیدار
شاد باشی و آزاد

نفیسه دوشنبه 16 خرداد 1390 ساعت 08:22

امیدوارم همیشه همین طور باقی بمونه

منم امیدوارم
دعام کن نفیسه جون

مهتاب دوشنبه 16 خرداد 1390 ساعت 10:57

ازاین که هستی و می نویسی خوشحالم
معشوقه به سامان باد هماره

مرسی مامی مهربونم
دلم برات تنگیده اساسی

فینگیل دوشنبه 16 خرداد 1390 ساعت 14:48

سلام
ارادتمندم

عزیزی

لیلا چهارشنبه 12 مرداد 1390 ساعت 23:39 http://mavamochol.blogfa.com

مباااااااااااااااااااااااارک ماچ برا دو تاتون

قربببببببببببببببانت مادر جان

یکی جمعه 27 آبان 1390 ساعت 01:58

{گل}

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد