مایع حیات

سلام

یک عصر گرم بهاری رو تجربه می کنم

دیروز صبح رادیو گفته بود که شاید طی این چند روز برای اولین بار دمای 40 درجه رو در یکی از شهرهای فارس تجربه کنیم

و به تبع اون باید حدس بزنیم که روزهای گرم بهاری در پیش داریم

حداقل طی این چند روز.

ولی امروز بعد از پیدا نکردن اب خنک تو ساختمان محل کار ، پناه بردم به فریزر و خواستم لیوان آبم رو برای لحظاتی بذارم داخل فریزر ، ولی جاتون خالی ، یه جا یخی یافتم ، پر از ییییییییییییییخ 

آخ که چه دلنشینه این صدای قل زدن یخ ها توی لیوان

آدم رو صاف می بره به دوران قدیم

به ظهرهای گرم تابستون رو ایوان خونه مادربزرگم ، زیر سایه تک درخت سرو وسط حیاطش

مستقیم می بره به نیمه شبهای گرم مرداد ، وقتی که مادر بزرگ پدرم نیمه شب از خواب بیدار شده بود و از پارچ آب پر از یخ بالای سرش که مادرم براش آماده کرده بود برای خودش آب می ریخت

آدم یه راست میره سراغ اون شربتهای صلواتی که تو چله تابستون ناخودآگاه یکی می گیره جلوت

وای که چه صدای دلنشینی داره این رقص یخ ، وسط پیست پر از مایع حیات

خدای مهربان من نعماتت رو از ما دریغ نکن

آمین

شاد باشید و آزاد