
شونصد
سال پیش که دانشجو بودم، بعضی از اساتید خوشحال عادت به حضورر و غیاب
داشتند.تعدادی هم برای محکم کاری دو بار این کار را انجام میدادند، ابتدا و
انتهای کلاس که مجبور باشی تمام ساعت را سر کلاس بنشینی.
هم
رشته ای داشتم که شیفته ی یکی از دختران هم دوره اش بود.هر وقت این خانم
سر کلاس حاضربود، حتی اگر نصف کلاس غایب بودند، جناب مجنون می گفت: استاد
همه حاضرند! و بالعکس، اگر تنها غایب کلاس این خانم بود و بس، می گفت:استاد
امروز همه غایبند، هیچ کس نیامده!
در اواخر دوران تحصیل ازدواج کردند و دورادور می شنیدم که بسیار خوب و خوش هستند.
امروز خبردار شدم که آگهی ترحیم بانو را با این مضمون چاپ کرده است: هیچ کس زنده نیست ... همه مردند ....
شــــاد باشید و آزاد
خوب است که برایش همه مردند
سوختم
وقتی این متن رو خوندم
سوختم
یقینا همه مرده اند رفیق... همه مرده اند...
خیلی قشنگ بود... بغضم گرفت...